امام نقی در میدان جنگ با عمر بن عدود گلاویز شده و در نهایت او را به زمین افکند. امام میخواست سر از بدنش جدا کند که عمرو در نهایت بیشرمی بر صورت امام آب دهان انداخت. امام که به سختی خشمگین شده بود تمام مخاط موجود در سینوسهایش را در ته حلق مبارک جمع کرده و بر صورت او تف سبز رنگی انداختند. امام در حالى كه از غيظ، ذوالفقار را بر گردنش گذاشته بود، ناگهان شمشیر را برداشت و كنار رفت. امام قدمی زد، ولی هنوز خشمش فروکش نکرده بود. برای همین به بالای سر عمرو آمده و بر روی صورتش خرما استفراغ کرد. امام دوباره برخواسته و قدم زد. حالا خشم امام فروکش کرده بود. پس بر بالین عمرو نشسته و سر او را با آرامش و عطوفت برید.
+ گفته میشود که اگر سر عمرو از بدن جدا نشده بود، حتما به بیماری هپاتیت از دنیا میرفت.
+ در بعضی روایات امام رو به صورت عمرو عاروق زده و با دست هوای آن را به سمت بینی عمرو هدایت میکنند و آمده که حضرتش قبل از جنگ مقادیر متنابهی سیر و پیاز و پیازچه و دوغ آبعلی میل میفرمودند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر