روزی امام نقی برای ارایه معجزه و نمونه کار مردم سامرا را فراخواند و فرمود مردم من اکنون جهت معجزه و تحدی با الاغی مکالمه میکنم و وی شهادت خواهد داد ولایت اهل بیت من حق است و دشمنانمان اهل دوزخ هستند.
مردم جمع شدند و امام با خواندن آیاتی از الاغ خواست به سخن آید.
به امر خدا خر زبان گشود و به عربی فصیح گفت:
- یا نقی! ننتو گاییدم! زنتو گاییدم! خواهرتو گاییدم!
مردم با دیدن این معجزه ترقیب شده و دسته دسته به امام و خاندان و اهل بیتش وارد شدند.
روزی امام نقی از کنار خران میگذشت. ناگهان امام بی اختیار با زبان خری فصیح عرعر کرد و خران نیز با شادی عرعر کردند.
پاسخحذفامام با تعجب نزد عفیر رفت و ماجرا را تعریف کرد.
عفیر گفت یا مولا، دربین خران پیامبری مبعوث شده و وی میخواسته با معجزه ای حقانیتش را اثبات کند پس به امر خدا شما به سخن آمدید و با عرعر فصیح شهادت بر حقانیت آن الاغ دادید و خران همگی شاد شدند و عرعر کردندی.