روزی
فردوسی بر امام وارد شد و گفت (توانا بود هرکه دانا بود ).
امام فرمود سخنی حکیمانه است ولی شامل مردم کشورت ایران نمیشود .
سپس به امر
خدا امام آینده را پیش چشم فردوسی آورد و او دید هرچه معلم و استاد و ادیب و
دانشمند است در فقر و نداری و ناتوانی و دزدان و قاتلان و بیسوادان در ناز
و نعمت وتوانگری بسر میبرند.
فردوسی گفت چرا چنین باشد؟
امام فرمود: کشوری که زمام اموراتش را به آخوند بیسواد بدهد عاقبتی جز این
نباشدش.
عن تو کس ننه مسلمانانی که نماز میخوانند.
پاسخ دادنحذفسنده سگ تو کس ننه امام حسین که حضرت زهرا جده جنده سیدها است
پاسخ دادنحذفای مفتخر به علم و کتل حسين.... این کارنوال عاشقان کُس خُل کربلا نیز بگذرد
پاسخ دادنحذفکیر کلفت توپکس ننه مسلمانان متعصب
پاسخ دادنحذفعن تو روح امامان شیعه
پاسخ دادنحذفبر محمد رسول الله و آل محمد رسول الله لعنت
پاسخ دادنحذفگُرزی که به کون زين العابدين فرو به رفت.... از کون يک يکِ شما کون گشادان نيز بگذرد
پاسخ دادنحذفروزی امام نقی (ابا امامه) را نزد (عبا عمامه) فرستاد و پیام فرستاد که:
پاسخ دادنحذفیا عبا عمامه چسان است که از ما مایه می گذارید و ولایت فقیه تاسیس می کنید مگر معجزه ای دارید که خود را اینقدر برتر لز مردم میدانید؟
عبا عمامه پاسخ داد معجزه از این برتر که سزاسر مملکتمان را گند و گوه گرفته ولی نظام سقوط نمی کند؟
ابا امامه از شنیدن این سخن خشتک درید و سیهه کشان به دشت کویر فرار کزد.
ملتی جای کشوری !!!!
پاسخ دادنحذف