روزی ابولاشی صدیق به نزد امام نقی آمد وگفت:
اماما
پدر و مادرت به فدایت.خشم سراسر وجودم را گرفته. جامعه را فسق و فجور گرفته و به حدی این قباحات شهر
را فرا گرفته که بیمناکم الله خشمگین شده بلایای آسمانی نازل کند.
امام فرمود: ابولاشی برایم بگو چه دیدی؟
ابولاشی خشمگینانه گفت:
ننگ بر پدر و مادرها! دختران و پسران خود را مثل ما تربیت نمی کنند!
دختری را دیدم که حجاب از سر برداشته موهای کمندش زمین را جارو می کرد!
پسر و دختری را در خیابان دیدم بیشرمانه دست در دست هم از زیبایی های هم می گفتند!
دختر و پسری را دیدم در پشت درختان بوسه از هم می گرفتند.
در مانیتور زیمنسم! نگاه کردم دختران و پسرانی باهم عشقولانه در می کردند!
دختری را دیدم بیشرمانه مقابل پسران تار می نواخت و آواز می خواند
زنان و مردانی بیشرمانه با مایو در کنار دریا آفتاب گرفته بودند و مردان و زنانی در دریا شنا می کردند.
امام فرمود ابولاشی از قباحاتی که گقتی خون دارم گریه می کنم. از کارهای خوبت بگو تا خشمم فروکش کند.
ابولاشی گفت:
اول از همه با توکل به خدا و استعانت از ائمه اطهار عزمی جزم کردم و غیرت و شجاعت و پهلوانی به خرج دادم و تمامی آن دختران و پسران فاسد را با ضربات چماق زجرکش کردم و همگی را به جهنم فرستادم.
سپس
به یاد غارت شهرها و روستاها توسط پیامبر گرانقدر اسلام و مولایمان آقا امام علی افتادم پس به محله کفار حمله کردیم و دربهای خانه ها را شکستیم و مردانشان را کشتیم
و داراییشان را مصادره کردیم و زنان و دخترانشان را به کنیزی برده و من با
چندتایشان جماع کردم.
شترانی در بیابان گذر می کردند که مال التجاره کفار را حمل می کردند ساربان را کشتم و همه را غنیمت بردم.
بیاد روا بودن ترور در اسلام افتادم که در تاریخ نوشته است پیامبر تروریست به جهاد می فرستاد پس چهار فلسطینی را در خیابان دیدم پس سه بمب دادم تا در رستورانهای اسراییل منفجر کنند.
بیاد بخور بخور در جمهوری اسلامی افتادم پس از بیت المال وامی مختصری گرفته بودم ۱۰۰۰ شتر طلا بیش نبود باز پرداختش را استمحال کردم {نکته نویسنده: در زمان پیامبر و امامان، سران و اولیای اسلام نیازی به غارت بیت المال خود نداشتند چون هر وقت لازم داشتند کفار و نامسلمانان را غارت می کردند.}
در خیابان...
در
این هنگام امام فرمود: بس است ابولاشی. کارهای خیر روزانه ما مسلمانان
مثنوی هفتاد من است. اینک خشمم فرو نشست و دانستم اگر در جامعه افراد فاسدی
باشند که خشم الله را برانگیزد در قبالش مسلمانان معتقدی هستند که با انبوه
کارهای خیرشان شادابی و پویایی را به جامعه می آورند. برو ابولاشی و
خوشحال باش فقط بخاطر کارهای امروزت یک ویلا و 4 حوری زمینی در دنیا و یک قصر و ۱۰۰۰ حوری در بهشت در آخرت نصیبت شد.
از کتاب خیر و شر در اسلام
چاپ اداره منکرات نیروی انتظامی ایران
زشتی و زیبایی در اسلام
پاسخحذفصور قبیحه زیبایی زن و دختر
صور زیبا انبوهی از دست گلهای حکومت اسلامی:
فقر
انسانهای ریشوی جلمبور
خیابانهای کثیف
زنهای چادری سر تا پا سیاه